چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا

ساخت وبلاگ

بچه ها ممنون که حالمو می پرسین.

من حالم خوبه

فقط نمی خوام این حجم از ناامیدی و خستیگمو با شما در میون بذارم برای همینه که پست نمی ذارم.

میگن ذکر مصیبت اون رو زیاد میکنه، به خاطر همین میخوام از زیاد شدن نکات منفی تو ذهنم جلوگیری کنم.

اوضاع مالی، اوضاع کشور، خوب پیش نرفتن کارام،

همه و همه منو خسته و کلافه کرده.

ممنون که مثل همیشه بهم لطف دارین و بهم مهربونی می کنین.

امیدوارم به زودی شاد و سرحال بشم.

 

چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا...
ما را در سایت چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : inthemoon1 بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 23:56

امروز یکی از سخت ترین روزهای زندگیم بود.

این حجم از ناراحتی و غصه و اشک های گاه و بی گاهم از کنترلم خارجه.

آه......کاش زنده بودین خواهران و برادرانم.

دریغ و افسوس.

هیچ وقت فکر نمیکردم از کشور و ملیتم اینقدر خجالت بکشم.

گناه ما چی بوده که نباید رنگ آرامش رو ببینیم.

چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا...
ما را در سایت چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : inthemoon1 بازدید : 155 تاريخ : سه شنبه 24 دی 1398 ساعت: 23:56